سازمان های اطلاعاتی اسرائیل(قسمت اول)

آشنايي با نحوه شكلگيري، اقدامات، روشها و تاريخچه سازمانهاي اطلاعاتي ميتواند در برنامهريزيهاي ضداطلاعاتي براي مقابله با اقدامات و نفوذ آنها در ارگانهاي كشور مورد استفاده قرار گيرد. از اين رو شناخت سازمانهاي اطلاعاتي و ضد اطلاعاتي رژيم صهيونيستي موجب اشراف اطلاعاتي مناسب در داخل كشور شده و از اين طريق مي توان به شيوه هاي مقابله با آن پرداخت.
اَمان، سازمان اطلاعات نظامي اسرائيل (Aman)
سازمان اطلاعات نظامي رژيم غاصب صهيونيستي اَمان نام دارد كه مخفف عبارت عبريAgaf ha Modi'in ميباشد. اين سازمان در سال 1948 و پس از ادغام سه سازمان تروريستي يهوديان صهيونيست در مجمع فعاليتهاي مؤسسات اطلاعات مركزي در دو بخش آمان يا اطلاعات نظامي و رامان يا ضداطلاعات نيروهاي مسلح اسراييل تشكيل گرديد. نخستين رييس اين سازمان، سرهنگ ايسر بئيري بود كه بهدليل تخلفات فراوان و علني وي نظير پروندهسازي براي صهيونيستهاي جناح مقابل و يا ترورهاي باندي و... بهسرعت موجب رسواييهاي فراواني براي آمان شد و در نتيجه از اين كار بركنار و محاكمه گرديد و حييم هرتزوگ جاي او را گرفت ولي گرايشهاي متفاوت سياسي عناصر سازمانهاي تروريستي سهگانه هاگانا، ارغون و ليخن (اشترن) كه مهرههاي اصلي جامعه اطلاعاتي اسراييل بودند با اين محاكمه علاج نشد و اختلافات ميان كاركنان بخش اطلاعات اين رژيم تداوم يافت. با ابتكار ريوون شيلو[1] در تأسيس موساد و كميته سران سازمانهاي اطلاعاتي اسراييل وعدت[2] جامعه اطلاعاتي اسراييل و از جمله آنها آمان انسجام و هماهنگي نسبي يافتند. اما رقابت آمان و يربت همچنان براي اعمال نفوذ در كشور پابرجا ماند.
يوفان نيئمان بهعنوان يكي از رؤساي آمان با خريد تجهيزات پيشرفته جاسوسي، افزايش كارآيي كمي و كيفي سازمان و تجهيز آمان به سيستم رايانه، اين تشكيلات را بهطور كلي متحول ساخت بهطوري كه به عقيده برخي صاحبنظران تأثير رياست كوتاه مدت وي براي آمان، تاكنون باقي مانده است.
اين سازمان براي نخست وزير و كابينه برآوردهاي اطلاعات ملي، گزارشات روزانه اطلاعاتي، برآورد احتمال خطر وقوع جنگ، مطالعات هدفمند بر روي كشورهاي عربي، و شنودهاي مخابراتي را تهيه ميكند. امان همچنين اقدام به اجراي عملياتهاي جاسوسي در نوار مرزي مينمايد. اَمان سازماني مستقل است كه همطراز با نيروهاي زميني، دريايي، و هوايي محسوب ميشود و تخمين زده ميشود كه كاركنان آن حدود 7000 نفر باشند. در حال حاضر هدايت آن به عهده سرلشكر آهارون زِوي ميباشد.
اداره روابط خارجي اَمان مسؤل برقراري ارتباط با سرويسهاي اطلاعاتي ديگر كشورها و مسئول فعاليتهاي وابستههاي نظامي اسرائيل در اين كشورها است. «واحد شناسايي عميق ستاد ارتش»[3]مسئول اوليه ضد تروريسم و جمعآوري اطلاعات ميباشد. واحدهاي كوچك اطلاعات نيروهاي هوايي و دريايي بهعنوان شاخههاي مستقل اَمان عمل ميكنند. اطلاعات نيروي هوايي اقدام به شناسايي هوايي و ردگيري راديويي بهمنظور جمعآوري اطلاعات از ميزان توان نيروهاي هوايي كشورهاي عربي و شناخت از اهداف، مينمايند. علاوه بر هواپيماهاي شناسايي، از هواپيماهاي بدون خلبان براي مشاهده تأسيسات دشمن بهطور مكرر استفاده ميشود. اطلاعات نيروي دريايي اطلاعات مرتبط با فعاليتهاي دريايي اعراب و روسها را در مديترانه جمعآوري ميكند و در راستاي حملات دريايي و يورشهاي ساحلي، به مطالعه سواحل نيز ميپردازد. تعدادي ابزارهاي جمعآوري اطلاعات و ابزارهاي مراقبتي الكترونيكي در ارتفاعات جولان، از جمله تسهيلاتي بود كه در آمان در سال 1962 و در جريان كيس جاسوسي سركرده اسراييل ببر، معاون اول وقت رييس ستاد ارتش اسراييل و نايب رييس وقت سازمان آمان كه به نفع شوروي فعاليت مينمود، با يك رسوايي جدي مواجه شد و مورد انتقاد شديد سياستمداران و ديگر عناصر صهيونيست قرار گرفت. امان به علت شكست در عدم كسب هشدار لازم در مورد حمله مصر ـ سوريه كه در جنگ اكتبر 1973 اتفاق افتاد مسئول شناخته شد. نشانههاي زيادي در مورد حمله دريافت شده بود ولي بهدليل برآورد غلط در سطوح بالا موجب شد قبل از اينكه نيروهاي نظامي اسرائيل بتوانند بسيج شده و در موقعيت قرار گيرند، اعراب حمله كنند.
جنگ سيوسه روزهي لبنان (جنگ دوم لبنان)
رژيم اشغالگر قدس، جنگ دوم لبنان را (12 ژولاي تا 14 آگوست) بر اساس برآوردهاي كاملا ضعيف اطلاعات تاكتيكي آغاز نمود. كميسيون وينوگراد كه تحقيقات رسمي دربارهي جنگ را بر عهده داشت، (لازم به ذكر است تنها دو صفحه از كل گزارش به موضوع عملكرد اطلاعات در جنگ اختصاص داشت) اينگونه بيان ميكند كه " در سالهاي قبل از جنگ، امان تصويري جامع، قابل اعتماد و صحيح از حزبالله براي مصرفكنندگان سياسي و نظامي فراهم كرده بود." اين در حالي است كه در ادامهي گزارش چنين نتيجهگيري مينمايد، "در سطح تاكتيكي، تصوير اطلاعات از شفافيت كافي برخوردار نبوده و شكافهاي آشكاري را به نمايش ميگذارد."
در نگاهي كلي به ناكاميهاي اطلاعاتي رژيم اشغالگر قدس ميبينيم كه ناكامي جامعهي اطلاعاتي اسرائيل و در راس آن امان در جنگ سيوسه روزه با ديگر ناكاميهاي اطلاعاتي به وقوع پيوسته در جنگهاي اين رژيم متفاوت است. براي مثال در جنگ ششروزه، امان در برآورد صحيح وقوع جنگ ناكام ماند اما قادر شد اطلاعات كارآمدي براي غلبه بر نيروهاي نظامي سه كشور عربي فراهم آورد. در جنگ رمضان (يوم كيپور)، امان به طور كلي از قصد سوريه و مصر در حمله به اسرائيل بياطلاع بود و دچار ناكامي اطلاعاتي بزرگي شد اما با همكاري موساد توانست از وقوع يك شگفتي اطلاعاتي تمام عيار جلوگيري كند. همچنين امان از پيشبيني قيام انتفاضهي اول بكلي ناتوان نشان داد و نقش «ياسر» را در قيام دوم انتفاضه بيش از اندازه برآورد نموده بود.
اما جنگ سيوسه روزه مسيري متفاوت را پيش گرفت. جمعآوري اطلاعاتي امان از تسليحات موشكي بردكوتاه حزبالله آنچنان ناكافي بود كه نتوانست مانعِ حملات موشكي حزبالله شود. همچنين با آنكه عزم حزبالله جهت آزادسازي نيروهاي خود كه در بند رژيم اشغالگر قدس اسير بودند، كاملا مشخص بود و از اكتبر 2005 نيز حزبالله دو مرتبه براي تحقق خواستهي به حق خود اقدام عملي نموده بود، اما امان قادر نشد زمان و مكان تلاش بعدي حزبالله را تعيين نمايد. (لازم به ذكر است رييس وقت امان، «آهارون زيوي فركاش» طي نامهاي به نخستوزير وقت، «آريل شارون» و رونوشت به وزير دفاع و رييس ستاد مشترك، احتمال افزايش درگيري در مرزهاي جنوبي لبنان در سال 2006 را اعلام نموده بود و پيشنهاد كرده بود كه تمهيدات بازدارندگي در اين مناطق براي جلوگيري از ربايش توسط حزبالله افزايش يابد.)
امان و نيروي هوايي اسرائيل در طي ششسال از زمان عقبنشيني از لبنان تا جنگ سيوسه روزه، اقدام گستردهاي براي شناسايي سايتهاي موشكي حزبالله به انجام رسانده بودند كه فعاليتهايشان در 12 و 13 ژولاي طي عملياتي 34 دقيقهاي معروف به " وزن مخصوص[4]" به نتيجه نشست. اسرائيل ادعا كرد كه طي اين عمليات، تسليحات استراتژيك حزبالله از كار افتاده و نتيجهي فعاليتهاي اطلاعاتي جامعهي اطلاعاتي اسرائيل به موفقيت انجاميده است. يك مقام ارشد آمريكايي كه از نزديك جنگ را دنبال ميكرد، برآورد نمود كه "در سهروز اول نبرد، نيروي هوايي اسرائيل تنها هفتدرصد از تسليحات حزبالله را از بين برد." (Crooke and Perry,12 October 2006) در جمعآوري سايتهاي موشكي حزبالله، موساد نقش خود را به خوبي بازي نمود اما برآوردهاي عملياتي امان ضعيف بود.
امان هيچگونه اطلاعاتي دربارهي احتمال استفادهي حزبالله از موشكهاي سي ـ 802 چيني ضد كشتي در اختيار نداشت. در آوريل سال 2003، يك مقام تحليلگر اطلاعاتي به افسران اطلاعاتي نيروي دريايي هشدار داد كه حزبالله ممكن است از اين نوع موشك بهرهبرداري كند اما هيچ فعاليتي براي كسب اطلاعات تكميلي صورت نگرفت. برآوردهاي نيروي دريايي هيچ اشارهاي به موضوع ننمود. اين قصور اطلاعاتي باعث شد تا در جريان جنگ، ناوچهي اسرائيلي هنيث[5] در 16 كيلومتري ساحل لبنان با موشك مذكور مورد حمله قرار گيرد.
از مهمترين ناكاميهاي ديگر جامعهي اطلاعاتي اسرائيل در جنگ سي و سه روزه، عدم توانايي در نفوذ به سيستم فرماندهي و كنترل حزبالله است كه بنا به اعتقاد «باري جوزف» مهمترين دليل ناكامي در ترور رهبران آن است. (2) ليكن با تمام تجربيات اسرائيل، هيچ مقام ارشدي از حزبالله در جنگ هدف قرار نگرفت.
امان به دليل عدم توانايي در جمع آوري انساني در لبنان نتوانست تاسيسات حزبالله كه براي مقابله با اسرائيل تعبيه شده بود نظير موانع و ميادين مين و... را به دقت شناسايي كند لذا نيروهاي زميني اسرائيل از اطلاعات لازم محروم ماند. برخي نقشههاي تهيهشده از لبنان به دليل تقليل بودجه به سالهاي 2002 باز ميگشت و بهروز شده نبود. «ايلان» افسر اطلاعاتي گردان جولان كه يكي از مهمترين نيروهاي نظامي اسرائيل است اينگونه عنوان ميكند:"هيچ اطلاعي از تحرك حزبالله در دست نداشتيم. در هر مرحله، اطلاعاتي كه دريافت ميكرديم، بهروز نبود و از جزييات كافي برخوردار نبود."
همچنين ويژگيهاي حزبالله كه خارج از بحث است از مهمترين مواردي است كه ميتوان آن را باعث ناكامنهادن فعاليتها و برآوردهاي اطلاعاتي اسرائيل دانست از جمله رعايت حيطهبندي، رعايت امنيت ارتباطات و... (3) به طور كلي ناكامي اطلاعاتي امان در جنگ سيوسه روزهي لبنان را ميتوان در ضعف جمعآوري انساني واحد 504، اطلاعات تاكتيكي سطح پايين و ناكافي و ناكارامدبودن ارتباط ميان افسران اطلاعاتي، مصرفكنندگان و عدم درك عميق از حزبالله دانست.
امان
ساختار معاونت اطلاعات نظامي (امان)

منبع: Kahana, 2006, p 337
امان به جمعآوري اخبار دربارهي ارتشهاي عربي ميپردازد و وظيفهي برآورد اطلاعاتي به منظور هشدار بههنگام از وقوع جنگ است. همانگونه كه اشاره شد، در هنگام تاسيس اين سازمان مسووليت ضد جاسوسي را نيز بر عهده داشته كه اين وظايف امروزه به شين بث انتقال يافته است. دو بخش مهم و اصلي امان عبارتنداز دپارتمان جمعآوري و بخش تحقيق.
امروزه ساختار جامعهي اطلاعاتي اسرائيل به شرح زير است:
منبع: Kahana,2006,P.335
موساد: سرويس اطلاعات مخفي اسرائيل[6]
ادبيات و انتشارات (جنگ رواني)
دبيران جنگي و مفقودين
تسليحات غيرمتعارف
فعاليتهاي خرابكارانهي خصمانه
تبادل با اطلاعات نظامي
گروههاي پنهان در كشورهاي پايه
كيدون
ماموران مستقردركشورهاي هدف
موساد سازماني غيرنظامي است. گرچه برخي از پرسنل آن در نيروهاي نظامي يا اطلاعات نظامي خدمت ميكرده اند ليكن در اين سازمان از رتبههاي نظامي برخوردار نميباشند. تخمين زده ميشود كه تعداد كاركنان اين سازمان حدود 1200 تا 2000 نفر باشد. موساد داراي چندين واحد اصلي است كه مقر آن در تلآويو آست.
تسومت[7] بزرگترين واحد موساد است كه وظيفهي جمعآوري اخبار اطلاعاتي را برعهده دارد.
نويوث[8] كه در گذشته با نام كوشت[9] شناخته ميشد، وظيفهي جمعآوري اطلاعات از طريق ورود، تعقيب خياباني، تجهيزات شنود و ديگر روشهاي پنهان را برعهده دارد.
بخش عمليات ويژه، متسادا[10] ناميده ميشود كه در گذشته قيصر[11] نام داشت. اين بخش هدايت فعاليتهاي خرابكارانه و عملياتهاي شبه نظامي را به انجام ميرساند.
بخش بسيار محرمانه موساد كيدون (بايونت)[12] نام دارد كه ترورهايي را كه كميتهي ايكس به رياست نخستوزير تصويب مينمايد به مرحله اجرا ميگذارد.
شاخه اطلاعات[13]مسووليت فعاليتهاي مطبوعاتي را برعهده دارد و وظيفهي آنجنگ رواني است كه از طريق عمليات تبليغاتي و فريب به انجام ميرسد. اين بخش همچنين مسووليت جمعآوري اخبار از اسيران جنگي و مفقودين، تسليحات غيرمتعارف و فعاليتهاي خرابكاري متخاصمين را برعهده دارد.
دپارتمان اقدام سياسي و تبادل كه به تول[14] شناخته ميشود، فعاليتهاي سياسي و تبادل سرويسهاي اطلاعاتي دوست و مليتهايي كه از ارتباطات سياسي معمولي با اسرائيل برخوردار نيستند را سامان ميدهد.
تسافريريم[15] بخش منحصر به فردي در موساد است كه به مقولات مرتبط با حفظ امنيت يهوديان مستقر در كشورهاي مختلف جهان ميپردازد. اين بخش همان واحدي است كه عمليات موسي و سليمان را براي انتقال يهوديان اتيوپيايي به فلسطين اشغالي سامان داد. تسافريريم در دهه 1950 و 1960 اقدام به تاسيس گروههاي نظامي در داخل جوامع يهودي خارج از اسرائيل به ويژه مغرب با نام ميسگريت (چارچوب)[16] نمود.
واحدهاي نامبرده شده در بالا زير نظر قائم مقام موساد فعاليت مينمايند. واحد پشتيباني و نيروي انساني[17] مسوول واحدهاي زير است:
· شاخهي آموزش
· اداريـمالي
· فنآوري و تجهيزات جاسوسي
· تحقيقات
· حفاظت
موساد به عنوان يكي از سرويسهاي برتر جهان در زمينهي تكنولوژي برتر الكترونيكي به شمار ميرود. اين سازمان از ابر كامپيوترهاي پايگاه دادههاي معروف به پروميس[18] كه قادر به ذخيرهسازي و بازيابي اطلاعات بسيار زيادي است، برخوردار است. اين فنآوري حتي از سوي موساد به جوامع اطلاعاتي كشورهاي غربي فروخته شده است. افسران اطلاعاتي موساد كه مشابه افسران هادي در سيا به شمار ميروند، كاتسا
[19] ناميده ميشوند.
سازمان امنيت رژيم صهيونيستي (شروت بيتاهون كلالي، شاباك يا شين بث[20]
دفتر تبادل (ناتيو)
ناتيو كه همواره عضوي از جامعه اطلاعاتي با نام پوششي دفتر تبادل بوده است، امروزه به دليل تغييرات كلي با اين سوال مواجه است كه آيا لزومي به وجودش ميباشد؟
ناتيو در اوج كاري خود داراي حدود 500 پرسنل بود كه از مقرهاي اين سازمان در تل آويو و سفارتخانهها در بلوك شرق و كنسولگريهاي مستقر در غرب، فعاليتهايش را دنبال ميكرد. واضح است كه ديگر نيازي به عمليات در اين مقياس ضروري نميباشد. درحال حاضر عدهاي از نخستوزيران و مقامات ارشد دولتي اسرائيل سوال فوق را مطرح مينمايند. در دههي 1990 سه كميته جهت بررسي آيندهي ناتيو تشكيل شد. در ژولاي 200 «ايهود باراك»، نخستوزير وقت به «دني ياتوم»[21] رييسوقت موساد دستور داد تا بر ناتيو نظارت نمايد. موساد دريافت كه واحد تحقيق و اطلاعات ناتيو بايستي منحل گردد كه اين كار به انجام رسيد. در اوايل دهه 2000 بحث دربارهي موجوديت ناتيو به كميتهي چهارم واگذار شد. در اين كميته پيشنهاد گرديد كه اين سازمان محدود شده ولي منحل نگردد. به نظر ميرسد كه مديران دولتي مرگي مشمول زمان را براي ناتيو در نظر دارند. رژيم اسرائيل به مرور بودجهي سالانهي ناتيو را تقليل داده و بخشهايي از وظايف آن را به ديگر بدنههاي دولتي واگذار مينمايند. مطابق با يك رويكرد، ناتيو صرفا بايستي به عنوان يك مركز فرهنگي به فعاليت خود ادامه دهد.
مديريت حفاظت از تاسيسات دفاعي (ملماب) [22]
برخي ادعا ميكنند كه اين سازمان در سال 1974 تاسيس شده است. مطابق با مداركي كه اخيرا توسط وزارت دفاع اسرائيل منتشر شده است، ملماب در دههي 1960 به عنوان بخشي از دفتر تبادل علمي (لاكام) تشكيل شد. اين سازمان به خاطر سريبودن در مطبوعات اسرائيل تنها با "Y" از آن ياد ميشود.
ملماب، ظاهرا مسوول حفاظت فيزيكي وزارت دفاع و تاسيسات آن از جمله تاسيسات هستهاي ديمونا است. همچنين اين سازمان وظيفهي جلوگيري از نشت اخبار سازمانهاي امنيتي اسرائيل از جمله موساد و شين بث را دارد. ملماب به همراه پشتيباني امنيتي (سيوا بيثوني يا سيبات)[23] در وزارت دفاع به طور نزديكي بر كارخانجات تسليحاتي اسرائيل نظارت ميكنند كه هدف آن دستيابي به فروش هرچه بيشتر تسليحات ميباشد. هدف از اين نظارت، كاهش خطرات احتمالي توزيع بيش از حد فنآوري تسليحاتي اسرائيل در اقصي نقاط جهان ميباشد.
اولين رييس ملماب، «قيم كارمون»[24] بود. در آن زمانكه ملماب واحد كوچكي در شين بث به حساب مي آمد، فرامين خود را از روساي اين سازمان دريافت ميكرد.در اواسط دههي 80 و قصور اين سازمان در جلوگيري از نشت اخبار توسط «مردخاي وانونو»، يك كميتهي تحقيق داخلي مشترك توسط شينبث و ملماب وظيفهي بررسي موضوع را عهدهدار شده بود و هيچكس را مقصر مستقيم ماجرا ندانست. اين كميته «يهيل هورو»[25] را به عنوان رييس جديد ملماب معرفي نمود. در اوايل دهه 1980 پيش از ماجراي ونونو، «كارمون» به عنوان مسوول ملماب، سيبات و لاكام شناخته ميشد. اما هنگاميكه «هورو» در سال 1986 يا 1987 به رياست ملماب منصوب شد، «كارمون» به دلايل پزشكي از منصب خود استعفا نمود. «هورو»، سازمان ملماب را به سازماني بزرگ با اختيارات گسترده بدل نمود. در اين زمان تعداد پرسنل حفاظتي ملماب در تاسيسات و صنايع دفاعي به يك هزار نفر افزايش يافت.
«هورو» شخصا خود به بررسي كيسهاي نشت اخبار امنيتي به شدت حساس ميپردازد. او «آونر كوهن»، تاريخنويس اسرئيلي و نويسندهي كتاب "اسرائيل و بمب" را به جهت منابعي كه در نوشتن كتاب خود به كار گرفته بود مورد بازجويي قرار داد. در سال 2001، «اسحاق ياكوف»[26] رييس اسبق تحقيق و توسعهي دفاعي اسرائيل به خاطر نوشتن خاطرات خود توسط ملماب به صورت محرمانه دستگير و مورد بازجويي قرار گرفت. ملماب به طور آشكار با انتشار هرگونه مطلبي در خصوص برنامههاي هستهاي اسرائيل كه مورد سانسور قرار نگرفته باشد، مخالفت ميورزد.
با تمام اختيارات و قدرت وسيعي كه ملماب كماكان در اختيار دارد، اين سازمان اطلاعاتي برخلاف موساد و شين بث، يك سازمان مستقل به حساب نميآيد. «ديويد اوري»[27] مديركل اسبق وزارت دفاع اسرائيل كه مسووليت ملماب را زماني برعهده داشته، ادعا ميكند كه ملماب يك سازمان اطلاعاتي به شمار نميرود زيرا اين سازمان فعاليتي در زمينهي جمعآوري اطلاعات ندارد. «هورو» تاكنون چندين بار با سازمانهاي اطلاعاتي اسرائيل خصوصا شين بث دچار چالش شده است. اين چالش عمدتا در اين خصوص روي ميدهد كه قانون اسرائيل هيچ حقي به ملماب براي انجام بازجويي نداده است. اين وظيفه تنها در حيطهي پليس و شين بث ميباشد. در پاسخ به اين سوال، ملماب ادعا ميكند كه تنها به عنوان بررسي مقدماتي، فعاليتهايي از اين دست را به انجام ميرساند كه بازجويي محسوب نميشود. اين سازمان و رييس آن كماكان مخفي باقي مانده است.
)مركز تحقيقات سياسي (ماماد[28]
همانگونه كه گفته شد، به دنبال اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس، بخش سياسي وزارت امورخارجه شكل گرفت. اولين مدير اين بخش «بوريس گوريل» بود كسيكه بخش فوق سري هكر2 را به منظور جاسوسي و تبليغات در كشورهاي عربي به وجود آورد. بخش سياسي وزارت امورخارجه، مسوول شاخهي عمليات به نام داآت[29] (دانش) معروف بود. «آشر بن ناتان» به عنوان رييس داآت در ايستگاه پاريس مستقر ميشود. اغلب نيروهاي ستادي و بخش عمليات اين واحد در اروپا مستقر بودند.
به دنبال تاسيس موساد، دپارتمان سياسي به سوي انحلال رفته و هكر2 به واحد 131 در امان تبديل ميشود. در آوريل سال 1951، مديريت اطلاعات خارجي[30] موساد مسووليتهاي داآت را برعهده ميگيرد و «حيم ياري»[31] مدير آن ميشود. به دنبال اين تغييرات، «گوريل» از مقام خود استعفا ميدهد.
پس از جنگ يوم كيپور و به دنبال پيشنهادات كميسيون آگرانات، يك واحد تحقيقي كوچك در وزارت امورخارجه به منظور توليد برآوردهاي اطلاعاتي استراتژيكي و سياسي مستقل تاسيس ميشود. وزير امور خارجه وقت «ايگال آلون»[32] تمايل داشت تا اين مركز را به يك دستگاه سياسي مهم كه بازيگر شاخص در تصميمگيريهاي مرتبط با امور خارجه باشد، تبديل كند. اولين حركت «آلون» تغيير نام بخش به مركز تحقيات و طرحريزي سياسي[33] بود. وظيفهي اين مركز عبارت بود از، تحقيق و برآورد وقايعي كه در خاورميانه و جهان به وقوع ميپيوندد و مشاوره به وزير امور خارجه و دولت اسرائيل در سياست خارجي. مقصود آن بود كه اين مركز محور كاري را در ستاد وزارت امور خارجه برعهده داشته باشد. پرسنل اين مركز به 120 نفر رسيد كه اغلب آنان داراي سوابق اطلاعات نظامي بودند. هنگاميكه «دايان» در زمان نخستوزيري «مناخين بگين» به وزارت امور خارجه منصوب شد، رييس اين مركز، «يهوشوآ راويو»[34] از سمت خود استعفا داد و «دايان» كلمهي طرحريزي را از نام اين مركز حذف كرد. «موشه دايان» كه اعتقادي به اين مركز نداشت، تعداد پرسنل اين مركز را در دو ماه به كمتر از 80 نفر تقليل داد. كارشناسان اين مركز به جلسات محرمانهاي كه توسط وزير امورخارجه تشكيل ميشد، دعوت نميشدند. سابقهي نظامي «دايان» به وي آموخته بود كه او با امان و موساد همكاري نمايد و لذا نيازي به وجود سرويس اطلاعاتي درون وزارت امورخارجه نميباشد. «دايان» براي كاهش فشار سوالات دربارهي مسووليتهاي غيرعملياتي مركز، ژنرال «آهارون ياريو» را به رياست كميتهي شرح وظايف مركز تحقيقات سياسي منصوب كرد. او همچنين به كميته اعلام نمود كه مايل نيست مركز در تمامي طرحريزيها مشاركت داشته باشد. كميته پس از نتيجهگيري چنين تصريح ميكند كه مركز تحقيقات سياسي، وظايف ستادي مهمي (برخلاف توقعات وزير) برعهده داشته است اما چنانچه وزير علاقهاي به وجود اين مركز ندارد، نيازي به وجود آن نيست.
امان و موساد با مركز تحقيقات سياسي مخالف بودهاند و مطالب اطلاعاتي خامي را به آن ارسال نميكردند. لذا مركز قادر نبود تا بخش اطلاعاتي مهمي به شمار رود با اين حال و با توجه به بودجهي كمتر، قادر بود برخي مواقع برآوردهايي به مراتب بهتر توليد كند. براي مثال، امان برآورد نموده بود كه برادر «شاه حسين» به جاي وي به اريكهي قدرت تكيه خواهد زد درحاليكه مركز تحقيات سياسي به درستي جانشيني يكي از پسرهايش را ارزيابي نموده بود.
امروزه مركز تحقيقات سياسي متشكل از ده بخش و ناظر بر حوادث، پيشرفتها و فرايندهاي سياسي اساسا با تمركز بر خاورميانه ميباشد. وظايف اصلي مركز شامل جمعآوري، تحليل و برآورد اخبار سياسي و راهنما براي ماموريتهاي اسرائيل در جهان ميباشد. همچنين همكاري با شبكهي اخبار سياسي در اسرائيل و ماوراي بحار با كارشناسان موضوعات خاورميانه اين مركز از ديگر وظايف آن است.
با آنكه مركز تحقيقات سياسي خود را به عنوان واحدي كه قادر است برآوردهاي اطلاعاتي قابل قبولي در موضوعات سياسي بينالمللي معرفي كند با اين حال «ايهود باراك» در زمان وزارت امورخارجهي خود، برآوردهاي امان را به برآوردهاي اين واحد ترجيح ميداد. مركز تحقيقات سياسي عموما به عنوان اتاق انتظار ديپلماتهايي كه دوران ماموريت آنان به اتمام رسيده و منتظر جايگاه جديد ميباشند، در نظر گرفته ميشود.
روساي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
روساي موساد
1951-1952 Reuven Shiloah
1952-1963 Isser Harel
1963-1968 Meir Amit
1968-1974 Zvi Zamir
1974-1982 Yitzhak Hofi
1982-1990 Nahum Admoni
1990-1996 Shabtai Shavit
1996-1998 Danny Yatom
1998-2003 Efraim Halevy
2003- Meir Dagan
روساي شينبث
1948-1952 Isser Harel
1952-1953 Izi Doroth
1953-1963 Amos Manor
1964-1974 Yosef Harmelin
1974-1981 Avraham Ahituv
1981-1986 Avraham Shalom
1986-1988 Yosef Harmelin
1988-1994 Yaakov Peri
1994-1996 Carmi Gillon
1996-2000 Ami Ayalon
2000-2005 Avi Dichter
2005-- Yuval Diskin
روساي امان
1948-1949 Lieutenant Colonel Isser Be'eri
1949-1950 Colonel Chaim Herzog
1950-1955 Colonel Binyamin Gibli
1955-1959 Major General Yehoshafat Harkabi
1959-1962 Major General Chaim Herzog
1962-1963 Major General Meir Amit
1964-1972 Major General Aharon Yariv
1972-1974 Major General Eliyahu (Eli) Zeira
1974-1978 Major General Shlomo Gazit
1979-1983 Major General Yehoshua Saguy
1983-1985 Major General Ehud Barak
1986-1991 Major General Amnon Lipkin-Shahak
1991-1995 Major General Uri Sagie
1995-1998 Major General Moshe Ya'alon
1998-2001 Major General Amos Maika
2002-2005 Major General Aharon Ze' evi - Farkash
2006- Major General Amos Yadlin
نظرات شما عزیزان:
|